پدرخوانده‏‌های تروریسم/چالش‌‏های حکومت‌‏های برآمده از گروه‏‌های تروریستی برای حامیان‏شان

هرچند چالش ترکیه با ایران و روسیه در آینده نزدیک و در مناسبات منطقه‌ای موضوعی قابل تأمل است اما، چالش‌هایی که همسایگی با یک حکومت برآمده از گروهی تروریستی دارد شاید پیش‌ و بیش از مؤلفه‌های دیگر علیه مواضع آنکارا عمل کند و MIT نیز خیلی زود و همانند ISI، نتیجه تلاش‌های چندین‌ساله خود را در قالب بحران‌های جدید امنیتی مشاهده کند.

سپتامبر ۲۰۲۱، کمتر از یک‌ماه پس از سقوط نظام جمهوری در پایتخت افغانستان، نخستین مهمان خارجی ساکنان جدید ارگ کابل کسی جز ژنرال فیض حمید، رئیس سازمان اطلاعات پاکستان نبود.  تصویر رئیس (ISI) در کابل که لبخندی در گوشه لب و فنجان قهوه‌ای در دست داشت، خیلی زود به عکس پربازدید رسانه‌های منطقه و جهان تبدیل شد. او در پاسخ به خبرنگارانی که از او در خصوص آینده افغانستان پرسیدند، گفت: «نگران نباشید، همه چیز خوب می‌شود»؛ گویی که پدرخوانده‌ای از بازگشت فرزندانش به قدرت راضی و نسبت به عملکرد آن‌ها اطمینان داشته باشد

روزی که ژنرال حمید گل، رئیس پیشین سازمان اطلاعات پاکستان در سال ۲۰۱۵ بر اثر سکته مغزی در اسلام‌آباد درگذشت، بسیاری از رسانه‌های جهان بار دیگر از تاریخ شکل‌گیری طالبان سخن گفتند و از ژنرال فقید، با عنوان «پدر طالبان» یاد کردند؛ چراکه خیلی زود و پس از شکل‌گیری طالبان در سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶، مشخص شد که این گروه تنها زاییده احساسات جمعی از طلاب افغانستانی نیست و پشتوانه‌ای به قدرت یک سازمان اطلاعاتی دارد.

اسلام‌آباد که به تبعیت از دوران استعمارگری انگلیس در شبه‌قاره، فعالیت‌های اطلاعاتی خود را بر پایه مسائل مذهبی و قومی بنا نهاده بود، برای پیشبرد اهداف و منافع خود در منطقه و همچنین برای مقابله با هند به‌عنوان بزرگترین دشمن ذاتی خود، مسیر نفوذ در افغانستان را در پیش گرفت و مدارس افراطی مذهبی را در این کشور به جایگاهی برای تربیت نیرو بدل کرد تا جایی که مدیریت بسیاری از این مدارس بر عهده افسران سازمان اطلاعات پاکستان بود.     

یک هفته قبل، یک سازمان تروریستی دیگر، این بار در غرب ایران، کنترل یک کشور بزرگ و مهم خاورمیانه را در دست گرفت و پروژه‌ای مانند آنچه ۴ سال قبل در افغانستان به وقوع پیوست، این بار در سوریه پیاده شد. پیشروی پرسرعت نیروهای شبه‌نظامی، رهاسازی تسلیحات و پایگاه‌های نظامی از سوی ارتش سوریه و سقوط پایتخت و فرار رئیس‌جمهور در کمتر از یک هفته، تحولی نبود که به‌سادگی بتوان از کنارش عبور کرد.

در تاریخ ۱۳ سال اخیر سوریه از آغاز انقلاب‌های موسوم به بهار عربی، نقش سازمان‌های اطلاعاتی کشورهایی همچون ترکیه و قطر در کنار کمک‌های مالی و تسلیحاتی این دو کشور و همراهی چند کشور دیگر عربی و غربی، موضوعی نبود که از دید جامعه بین‌الملل و به‌ویژه همسایگان سوریه مخفی مانده باشد اما حضور ابراهیم کالین، رئیس سازمان اطلاعاتی ترکیه (MIT)، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه این کشور و خلفان‌الکعبی، رئیس دستگاه امنیت دولت قطر، ۴ روز پس از سقوط دمشق نشان داد، این کشورها نیز ابایی ندارند که به‌صورت علنی نقش خود را در همراهی با شبه‌نظامیانی که نام‌شان در لیست گروه‌های تروریستی قرار دارد، به جهان نشان دهند.

این در حالی است که از رئیس دستگاه امنیت دولت قطر به‌‌رغم آنکه کشورش در طول سال‌های اخیر با حمایت مالی از معارضین و همچنین ایجاد فضای رسانه‌ای علیه حکومت بشار اسد با استفاده از شبکه الجزیره، نقش مهمی در تحول رخ‌داده در سوریه داشت اما کمتر عکس و اظهارنظری در فضای رسانه‌ای دارد تا تلاش ترک‌ها برای نمایش قدرت و جشن پیروزی در قلب دمشق بیش از پیش در رسانه‌ها و فضای مجازی برجسته شود

ترکیه اتهام دخالت در امور داخلی سوریه را در تمام ۱۳ سال گذشته رد کرده و حتی تحریرالشام را که رهبرش، روز پنجشنبه، شخصاً رانندگی خودروی حامل مهمانان ترک را به عهده گرفت، در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده است اما همکاری نزدیک آنکارا با گروهی که پیش از این به جبهه النصره معروف بود هیچ‌گاه از دید ناظران بین‌المللی پنهان نماند.

همچنین بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که عملیات هفته گذشته که بلافاصله پس از اعلام آتش‌بس در جبهه لبنان صورت گرفت، حاصل یک برنامه‌ریزی از سوی همسایه شمالی در هماهنگی با تحریرالشام بود که هرچند در تلاش بود تا از فضای حاکم پسااکتبر۲۰۲۳ برای پیشبرد اهداف مداخله‌جویانه خود در سوریه بهره ببرد اما همزمان نیز حاضر نبود تا ریسک بازکردن سومین جبهه جنگ در خاورمیانه و خشم کشورهای منطقه و بازیگران فرامنطقه‌ای را بپذیرد و به همین منظور نیز تا هفته گذشته صبر کرد

تا امروز که نزدیک به یک هفته از سقوط حکومت بشار اسد در دمشق گذشته است، همه تحولات در مسیری باب میل آنکارا پیش رفته است؛ ارتش آزاد سوریه که گروهی کاملاً تحت فرمان و وابسته به ترکیه است، نیروهای کرد دموکراتیک را به عقب رانده است، مهاجرین سوری عزم بازگشت به کشورشان را دارند و عده‌ای در روزهای گذشته از ترکیه خارج شده‌اند و رجب‌طیب‌اردوغان، رئیس‌جمهور مغرور این کشور نیز در سخنرانی‌های اخیر خود، نمایشی مبالغه‌آمیز از قدرت خود را در معرض دید جهانیان قرار داده است. ترکیه که از مارس ۲۰۱۲ و همزمان با آغاز بحران داخلی سوریه، فعالیت خود را در این کشور متوقف کرده بود، روز شنبه، سفارت خود را در دمشق پس از ۱۲ سال بازگشایی کرد

با این حال اما از دید هیچ ناظر و تحلیلگری پوشیده نیست که آنچه ترکیه بیش از یک دهه برای تحقق‌اش تلاش کرد، حرکت بر لبه شمشیر است؛ روزی که ژنرال فیض حمید، پیروزمندانه در کابل قهوه می‌نوشید، شاید گمان نمی‌کرد چالش‌های حکومتی که از دل یک گروه تروریستی برآمده، خیلی زود آن روی خود را به متولیان خود نیز نشان دهد یا «چاقو دسته خود را نیز ببرد» و تعارض منافع بروز کند.

موضوع خط دیورند و مرز پرتنش و مورد مناقشه بین افغانستان و پاکستان همچنان و پس از حکومت جدید کابل نیز میان دو کشور مناقشه‌برانگیز است و حملات مکرر برون‌مرزی و به رسمیت نشناختن این مرز توسط حکومت طالبان، روابط دو همسایه را دچار چالش کرده است. دومین چالش دولت اسلام‌آباد در سال‌های اخیر در مواجه با «تحریک طالبان» است که قدرت گرفتن طالبان در افغانستان، آن‌ها را نسبت به اقدامی مشابه در پاکستان جسور کرد و همین امر نیز فعالیت‌های ضدامنیتی و تروریستی را در این کشور به شدت افزایش داده است.  

ترکیه نیز که در ایجاد و حمایت از گروهی شبه‌نظامی تروریست برای مبارزه با حکومت مرکزی همسایه جنوبی خود، راهی مشابه با پاکستان را طی کرده است، اکنون در همان نقطه‌ای قرار دارد که اسلام‌آباد در سال ۲۰۲۱ قرار داشت.  آنکارا برخلاف افقی که این روزها تصور می‌شود، به‌هیچ‌عنوان خواهان تجزیه سوریه و ایجاد کشور یا منطقه خودمختاری برای کردهای این کشور نیست و تمامیت ارضی این کشور البته با قید حضور حکومتی گوش به فرمان ترکیه حمایت می‌کند.

ترکیه همچنین در سال‌های گذشته و در جریان بحران اقتصادی خود به شدت از حضور حجم بالای پناهجویان سوری متضرر شد و حالا امیدوار است که هر چه سریع‌تر شاهد تخلیه کشورش از حضور این اتباع سوری باشد. این در حالی است که شکل‌گیری هر ناآرامی جدید در سوریه که می‌تواند ناشی از درگیری تحریرالشام با نیروهای کرد و حامیان حکومت اسد یا جدال قدرت میان نیروهای بازمانده از داعش و ارتش آزاد باشد، بار دیگر سیل پناهجویان را به سمت ترکیه باز می‌گرداند و هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه و رئیس پیشین سازمان اطلاعاتی این کشور، نگرانی خود را از این موضوع با بیان دغدغه آنکارا در خصوص لزوم حفظ اتحاد، تمامیت ارضی و حق حاکمیت سوریه در جریان مصاحبه‌ای در دمشق مورد تاکید قرار داد

آنکارا همچنین درحالی‌که برای سال‌ها در کنار ایران و روسیه بخشی از روند موسوم به آستانه برای بازگشت ثبات به سوریه بود، تصمیم گرفت در ماجراجویی اخیر خود، به تمامی مصوبات این روند پشت کرده و بر رویای قدیمی خود در جهت تسلط بر شام، جامه عمل بپوشاند. هرچند در طول جنگ روسیه علیه اوکراین، مسکو تلاش کرد تا چشم خود را به نقض مکرر تمامیت ارضی سوریه و همچنین مصوبات روند آستانه ببندد تا آنکارا را به سمت ناتو و غرب نبرد اما افق پیش رو در جهت تلاش دولت جدید ایالات متحده برای پایان جنگ در اوکراین و خروج روسیه از زیر بار فشار ایالات متحده می‌تواند آغازی بر چالش‌های مسکو و آنکارا باشد.

ایران به عنوان دیگر عضو روند آستانه و یکی از متحدین اصلی سوریه، درحالی‌که تلاش می‌کند فضای انتقاد از ترکیه را تا حد قابل توجهی در کشور کنترل کند اما قطعاً از بلندپروازی‌های آنکارا به سادگی عبور نخواهد کرد چراکه نه‌تنها این اقدام را خلف وعده ترکیه در موضوع سوریه تلقی می‌کند بلکه سقوط حکومت بشار اسد به‌عنوان هم‌پیمان تهران و حزب‌الله، ضربه‌ای کاری به محور مقاومت در شرایطی بود که این محور در سخت‌ترین دوران خود پس از شکل‌گیری قرار دارد.

رهبر انقلاب در سخنانی که هفته گذشته در خصوص تحولات منطقه بیان شد، با اشاره به نقش آشکار «یک دولت همسایه سوریه» در حوادث این کشور، گفتند: «با وجود این، قرائن متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد توطئه‌گر، نقشه‌کش و اتاق فرمان اصلی، آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند». علاوه بر سوریه، میدان‌های رقابت دیگری نیز در روابط ایران و ترکیه تعریف شده است که مهمترین آن‌ها حوزه قفقاز جنوبی و تقابلات میان آذربایجان و ارمنستان است که با توازن قوا در منطقه، ممکن است آینده نزدیک، تهران و آنکارا را روبه‌روی هم قرار دهد

هرچند چالش ترکیه با ایران و روسیه در آینده نزدیک و در مناسبات منطقه‌ای موضوعی قابل تأمل است اما، چالش‌هایی که همسایگی با یک حکومت برآمده از گروهی تروریستی دارد شاید پیش‌ و بیش از مؤلفه‌های دیگر علیه مواضع آنکارا عمل کند و MIT نیز خیلی زود و همانند ISI، نتیجه تلاش‌های چندین‌ساله خود را در قالب بحران‌های جدید امنیتی مشاهده کند

 

 

 

  


بالا
 
بازگشت